یک چند سخن صاف وساده به نجیب روشن
    م ی هادی م ی هادی

    انسان با داشتن عقل مخلوق صاحب اراده است لذا عمل ائینه پندار و گفتار  انسان است  همه انسانها برنامه معلوم ندارند اما  عمل است  که برنامه ناگفته انهارابه تصویری میکشد همانطوریکه مغز ماخذ حواس انسانی ما است در منطق انسانی ماخذ بینش وتفکر ما نیزهمان مغز است انسان به اساس خود اراده گی همانطوریکه  میتواند مثبت بیانیشد همانطور میتواند منفی هم بیانیشد  در حقیقت همه انسانها دارای   بینشی هستند که به اساس خود اراده گی  انرا در عمل انعکاس میدهند یعنی مانند حواس پنجگانه با تائید مغز که عقل از ان ناشی میشود در عمل تبارز میکند   وقتی  بینش انسان سالم نیست  تکفکیک وتشخیص  نیز سالم نیست لذا انسان پدیده های ماحول خودش را انچه است در شکل حقیقی ان نمی بیند از همینجا اراده منفی انسان  متجلی میگردد این نقیصه در وجود  انسانها به حیث مخلوقات صاحب فکر از جانب خود شان خلق میگردد منفی اندیشی در مورد پدیده های مثبت ناشی ازبدبینی ها وعقده ها میتواند باشد انسانها همه صاحب غریزه های معین در سرشت خود  اند  منشا تلقین غرایز منفی   انسان هر چه باشد مولود کینه حسادت  بدبینی  عیب گذاری  وهمیشه  در تقابل  زیستن است که احساس دروغ، فریب،  تهمت، افتراح و  لجاجت  را فعال نگهمیدارد . دارنده گان چنین سرشت  در صدر بد بینی به سادیسم میگرایند و بد بینی های  جنون امیز وپر عقده انان را هم کور خود وهم کور مردم میسازد.

کور خود به نسبت اینکه  عیوب وعلت ها را در خود نمی بیند مثلا یک ادم که سیاسی  میاندیشد جبن،  خیانت ، بد عهدی ،بی اراده گی، خود فروشی، مردم فروشی، وطن فروشی، ارمان فروشی ودهها  پدیده های منفی دیگر را در وجود خود نمی بیند کور  مردم برای انکه همانطور استواری، پایداری،  استقامت، اراده، وفاداری،  صداقت پاک نفسی ، مردم دوستی و وطندوستی دیگران  را هم دیده نمیتواند از این گونه سیاه نام ها سیاه کار ها وسیاه کردار ها ی را در قضاوت تاریخ همیشه خوانده ایم .

 در باره انچه اختیاربه نوشتن نموده ام که همانا عیب تراشی ای  تحت عنوان( سیمای برباد رفته) از (نجیب روشن) است که منبعد در این نوشته انرا (عقده نامه) میخوانم .از اینرو  جملات بالا را  به دلیل یک معامله اخلاقی هم به( ن .روشن ) وهم به انانیکه با احساسات شخصی چشم پت مینگارند به نسبتی قابل توجیه  میدانم که  از  پندار،  گفتار  وکردار خود دوزخی نسازند که خود در ان بسوزند در این باره از طرف تعدادی از رفقا  با عمق شناخت از شخصیت نویسنده( عقده نامه)  پاسخ گفته شده است.  لذا در جستجوی ان نیستم شرح حالی ازدیروز نویسنده  پیدا کنم  چرا در روشنائی کامل عصا بدست گرفته راه  بپالم  ؟( او خود  صفت خود  ادا کرده است) .

 ما  باور داریم در روشنائی نور منزل میزنیم توجیه من از نور ارمانی است که در فکر وسخن وعمل  رفقای ما متجلی است. ما هیچ انتخاب غلط نکرده ایم، یک کمیت وسیع وپر کیفیت به ان هم متعهد هستیم وهم  معتقد  هستیم  اخلاص به ارمان واخلاص به رفاقت کیفیت این جمیعت شریف است  وبر مبنای همین خلوص است که هر یک   سهم رفاقت ادا مینمایم .

عقده نامه   ( ن - روشن ) را با دقت چند بار به پایان بردم ، نويسنده ان خود برای خود  بحران فکری بوجود اورده که خود هم نمیتواند از ان بیرون بیاید  .

 ( ن- روشن) با ادعای عضویت در ح د خ ا به رهبری  ان حزب وارمانهای ان حزب ومجموع نیروهای ان حزب دیروز که امروزدر سازمانهای رفیق بشکل جداگانه  فعالیت دارند بسیار دشمنانه عقده مندانه حمله نموده است .

    (ن - روشن) حق موضع گیری از نام حزب را بسیار سا لها قبل  از خود گرفته است ، انچه مربوط  به پشیمانی تعهد دیروز خود امروز  انعکاس میدهد نباید اویزی از حواله گناه بر پیکر  حزب و اندیشه نیرو های حزب  بسازد .

انسان با اشتباهات خود زنده گی میکند، یکی از افتخارات  مبارزه ما عملکرد اصولی  ما در رفع اشتباهات  ناشی از پروسه کارو مبارزه است  .

 در طریق مبارزه همه مبارزین  از مسیر ماجرا ها عبور میکنند و از جمله رهبران ما نیز این مسیر را پیموده اند، اما برچسب های  دشمنان نمیتواند ارزشمندی انها را تعین نماید، انها خود  با عملکرد های شان خود را تعین شخصیت نموده اند .

  یاداشت های ( ن - روشن) در مورد شخصیت بلا منازع نیرو های چپ ( رفیق محمود بریالی ) متوفی بسیار بی مروت وبی سنجش است در خصوص اینکه هسته گذاری  نهضت میهنی را در وجود  دهها تن از شخصیت های با ارمان متعهد واستوار در امر مبارزه  به خاطر اهداف شریفانه  سپر دفاع کار نامه های دوران قدرت  پرچمی ها قلمداد نموده است، این  قضاوت  نا سالم عقد ه ای است در پناه رفاقت  که  بیان ان  جلوه ارمانی  نگارنده را انعکاس میدهد. هسته گذاری نهضت میهنی  با کارو تلاش  خوب ترین  رفقا در راس  رفیق محمود بریالی که در نتیجه ان(  ن. ف. د. ت. ا) نیز  پیامد  کار پر تلاش و خستگی ناپذیرهمه رفقا از جمله رفیق محمود بریالی در راس   میباشد که  امروز در وجود  هزاران عضو وبسیج نیروهای بیشمار  حزب دیروزدر پهلوی سایر سازمانهای رفیق ما کار وفعالیت مینماید،   ونیرو ها ی بیشمار در خط  فعالیت ان صف بسته و با روح توانمند علم مبارزه را در دست دارند .همه میدانند پروسه ایجاد یک سازمان سیاسی از کدام مراحل میگذرد ممکن نیست با خاموشی  وبی حرفی وبدون طرح های قناعت پذیر سازمانی را ایجاد نمود. معلومدار کار فعال وپر تلاش و بی وقفه رامیطلبد ویکی از تدابیر ضروری  همانا تشکیل یک مرکزیت ورهبریت است که رفیق  محمود بریالی نقش اساسی در زمینه ایفا نموده است.  عجب است که در دید ( ن – روشن)  زنده ها با کارنامه های روشن شان جلوه ای ندارد .    

تا زمانیکه  بیماری  رفیق محمود بریالی را در بستر ناخوشی نکشانده بود تمام علاقمندان راه مبارزه بیانات وسخنوری های  او را در مجالس نهضت میهنی وایجاد کمیته های ن. ف. د. ت. ا چه حضوری  وچه از طریق سایت وزین مشعل بار ها دیده وخوانده اند ومحتوای بیانات شان بار ها انعکاس یافته است.

  حضور رفقای رهبری در جمع مردم تا انجا که به فرصت های کاری تعلق داشت  ذوقی وپر اشتیاق نیز بود. سالی را بیاد میاورم که در شهر کندهار مارش ومیتنگ عظیمی   جریان    داشت ، والی وقت محترم ابدالی بودند.  احوال آمد که رفیق محمود بریالی بعد از بازگشت از یکی از جلسات در سویس هوا پیما حامل شان  به کندهار فرود میاید،  محترم ابدالی با چند تن از رفقا رفتند ورفیق محمود بریالی را مستقیم به محل مارش اوردند. اوشان  در ان میتنگ برای مردم کندهار سخنرانی نمودند( هدف من استناد حضور در جمع مردم است ) در جمع صحبت ها گفتند  امشب از طریق رادیوی بی بی سی شنیدم که شهر کندهار  به دست مخالفین دولت است با اشاره به فلمبردار  تلویزیون محلی گفتند خواهشمندم این جمعیت عظیم را بخاطر جلوه حقایق به تصویر بکشید ( یقینا عین کلمات همین نیست من مفهوم را ارایه کردم)  با تقلید از همین سخن رفیق محمود بریالی که شما از سهم فعال شان در بسیج نیروهای  حزب ما قانع نیستیدکه گویا فعالیت های محسوس از اوشان انجام نشده است وبه مجامع رفقا حاضر نشده است ، میخواهم  مثال بزنم که  همین لحظه سخنرانی های رفیق محمود بریالی را در یک سایت انتر نیتی بنام      که از دست رسی وامکانات اختیاری  رفقایش دور است اگر مشاهده کنید در پهلوی  سوال سهمگیری  یک سوال دیگر  هم در مورد موضع گیری های شان از نام ارمان ما در برابر غرب وسیاست های غرب  جواب  دریافت میکنيد.

چرا باید همه حقایق در میان منفی بافی ها پیچانیده شود؟ در برابرنام وشهرت محمود بریالی  به حیث شخصیت  مهم سیاسی نیرو های چپ که ازقلمرو کشور گذشته است ،در برابرشرکت یاران ورفقا  با وجود فاصله ها وشرایط دشوار زندگی که بسیار چشم گیر بود در مورد غم شریکی وهمدردی مردم وادای  احترام اخرین با پيکر بی جان اوشان  باید دیده گان  انصاف  وقضاوت را کور نگیریم .

در باره انچه  طعم شیرین قدرت گفته میشود  به دهان انانی مزه دارد که موتر های اخرین مدل  ومصارف شاهانه وکاروان سرا های بر به بر قصر های تماشائی وتفرجگاه های بی شمار دارند وهمه لذایذ را به قیمت  جاسوسی وخون هزاران  هموطن ومعلولیت هزاران انسان سرزمین  در عشرت گذشتانده ومیگذرانند.  رزمندگان ارمانهای ما از رهبر تا صفوف خدمت گذاری  در بی نفسی تمام برایشان هم لذت است وهم عزت که زندگی  همه رهبران ما  بسیار افتابی است واز نظر هیچ کسی پنهان نیست. بلی ما اراده خدمت گذاری را برای مردم و کشور داریم  ودر راه این ارمان تا زنده هستیم مبارزه میکنیم.

پیروان  صادق  ومتعهد به  خط وراه بی هیچ خلل وبا اعتماد به اهداف مینگرند بسیار گستاخی است اگر سپاهیان ارمانهای ما به مثابه غلامان  تعریف گردند  این بی انصافی بسیاربزرگ به شریف ترین و وفادار ترین خدمت گذاران راه  رسم مبارزه ماست  که انها را در سطح نازل  تشخیص قرار دهیم واین درحالی است  که  انها در عملکردهای شان با درک  نبض وروان جامعه  جایگا وپایگاه  خودرا  معین کرده اند .تاسف است که از نام سپاه ،سپاهیان شریف وصادق را تحقیر مینماید  که گویا انها در سطح نازل اگاهی قرار دارند. اگاهی همانطوریکه حرف های میان تهی وپوچ نیست  ادای واژه ها وکلمات بلند بالا نیز نیست. اگاهی ان است که بدانیم ما کی هستیم ودر جامعه چه مسوولیت داریم، مردم کی است ووظایف ما در قبال مردم چه است؟  کدام سر زمین هویت  ما را تعین کرده است و دین رسالت ما در برابر ان چیست؟  لذا سرنوشت خود را پیرامون ان در یک ارمان واحد با جمع کثیری از  شریف ترین نیروها شریک ساخته ایم وخود را سپاه ان ارمان میدانیم. لذا سپاهیان  صف اماده استوار با عزم  وفا دار سازمان است که به حیث چشم وگوش وادراک سازمان اجزای طرح ها و تدابیر سیاسی سازمان رادر اختیار  میگذارد سپاهیان نیرو، قوت وقدرت سازمان است ودر عین حال مدافع ارمان در چهره شخصیت های  متدین ومومن، پاک  ،سخنگوی، قاطع، شجاع، دلاور، با عزم،  صادق ومردان میدان مبارزه اند بدون شک در اطرف چنین شخصیت ها کسانی چون نگارنده (عقده نامه)  که برای مطلب خود دلبری کنند حضور میابند ولی در روشنائی  رفاقت های شفاف این چهره ها از عقب روکش ها نمایان میگردد  .

  برای نگارنده عقده نامه هر چیز بمنظور عقده قابل توجیه است  چرا دوستان ورفقای رفیق محمود بریالی او را بریالی جان میگفتند؟ بلی خطاب ها هميشه ار روی عواطف مطرح میشود  خطاب های عاطفی نمیتواند پیوند ها را بی ارزش بسازد. بنیاد عواطف در مادیت، وابستگی های  خونی ودر معنویت، وابستگی های روحی است .لذا خطاب های دلپسند وصمیمی بیان احساسات معنوی است بیا ن بی تکلف هیچ وجه تخریبی اندیشه را حمل کرده نمیتواند بلکه فضای شفاف رفاقت را باز وفراخ میسازد .میخواهم بگویم ما نباید قضاوت های متضاد داشته باشیم که  خوش روئی وبد روئی هر دو  برای ما پسندیده نباشد .

نگارنده (عقده نامه ) بعد از زیر و زبر کردن ح د خ ا در وجود تمام رهبری ان که هنوز پا بر جا  خود را عضو حزب میداند  با نفس تازه کردن  بار دیگردر تحلیل سه بعدی خود شخصیت رفیق محمود بریالی را عنوان قرار داده به تخریب اوشان و رهروان و وارثان ارمان شریف دگر باره به تکرار وتکرار با لجاجت تهمت میبندد .

در قسمت اول به مقدمه اکتفا نموده وریزه چینی های عقده مندانه چندانی ندارد و نمیکند  وانرا دوران قبل از قدرت  یاد کرده است.  حمله دوم را بر پیکر حزب  دوران  قدرت  نامگذاری نموده است  که شروع انرا از ششم جدی  تصویر کرده  است .اکنون دیگرباره به تکرار  از صف اشرار قلم  میزند وچون سلف با خلف به هر چه هست و  بود است اتش  میزند ،این همان دوره است  که ما  به حیث نیرو های بالفعل افتخار داریم در پروسه کار عملی در ان دوره حضور داریم  وافتخار داریم که خدمات بس ارزنده  در ان دوره  بی مثال علی الرغم فشار جنگ تحمیلی صورت گرفته است. انهمه دست اورد ممکن نیست  در رهبریت یک سیستم ناجور وبیمار انجام شود، حتما تکراراز انهمه کار کرد ها  در اینجا لزومی ندارد تنها بطور عام  به استناد تاریخ  با افتخار وچلنج میگویم هیچ  جریان سیاسی، حزب سیاسی  وجنبش سیاسی که در مقایسه با برنامه های نظری وکار های عملی  سازمان ما در دیروز وسازمانهای رفیق ما در امروز قراربگیرد در قضاوت سالم اندیشان نگذشته است وجا ندارد وچون حرکت سیاسی حزب ما توسط رهبران ما تنظیم ومعین میشد ومیشود امروز ما میشنویم ومی بینیم  شخصیت های رهبری حزب ما در دل های مردم جا دارند.  وقتی سخن از حوادث  وپیش امد ها بیاید با نیک نامی  ورد زبان وقضاوت مردم همین  رهبران ما  است. چرا با چهار کلمه گویا سیاسی  شاخه وپنجه دار ومنحرف در یک راه گمی مطلق پائین وبالا میروید، مردم با تمام صداقت حق بینی خودرا میگویند . در بخش سوم عقده نامه  باز همان توجیهات بی بنیاد سقوط  حاکمیت را در جمع حلقات توطئه گر با هیچ کاره گی به بیان میگیرد ودراین  غوغا  چهره  پنهان میکند که حقیقتا کی است و چه میخواهد، روشن نمیشود. اما انچه روشن است این نوشته یک تهمت، یک دروغ و یک افترا است . من یقین دارم  اگر چهره  های از این قماش  در داخل حزب ما نفوذ نمیداشت مشکلات ما کمتر از این میبود که امروز به ان مواجه هستیم ،اخر ما ازهمان وطن هستیم در پروسه حوادث جوان شدیم وپیر شدیم .شما با استخراج تهمت ها ودروغ ها و تفتین در حق همه مبارزین راه  ازادی، ترقی، عدالت ودیموکراسی ستمکارانه جفا نموده اید. لطفا گناه بیشتر را انجام ندهید.

هر که خود را گنهکار دیروز قلمداد میکند  گناه وجرمی را متقبل شده است و خود اعتراف دارد این حق را به او محفوظ  میدانیم.  ولی نیرو های حزب را در این گناه  که خود غلط کرده است شریک نسازند. ناگفته پیداست  انانیکه شرایط نا گوار را بر پیکر حزب ما وارد نمو دند  حق جبران عملکرد های انان  محفوظ است اما انانیکه بند تمام عقده های شان گشوده نشده است هنوز عقده های شان  فعال است  وهنوز در چهره  پنهان زندگی دارند به ترور نام شخصیت ها مشغول اند خود بخودغلیان گنا هان شان انان را در صف دشمنان  مردم وکشور میلغزاندو رو سیاه تاریخ میشوند.

 

                                                                                             

 

 

 

 


February 25th, 2007


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات